تو به فکر فتح عالم،به سلاح روی روشن

به چنین جمال و حسنی، سزد ار پرستمت من

به سپهر عشق مجنون،من اگر رسیده باشم

نه عجب که حسن لیلی،به دو چشم دیده باشم

به هوای کوی جانان،چه خوش است سر نهادن

به نهادن دل و دین،چه تاملی کنم من

به چنین نگار زیبا،به چنین مه فریبا

نشود که دل ندادن،نتوان نزد به صحرا

ز سماع و رقص و مستی،نتوان که توبه کاری

ز گناه توبه کاری،به خدا که توبه،آری


***
همه رسم خوبرویان،به هلاک عاشقان است
همه رسم عاشقان هم،به فنای جسم و جان ست